حاج قاسم

  • ۱۶:۳۶

شهادت خوش ترین باب جنان است

که اوصافش فرا تر از بیان است

گذر از این گذرگاه منور

فقط مخصوص پاکان جهان است

سلیمانی که بود از هر جهت پاک

هم‌اکنون در گذر از این مکان است

که او چون مالک اشتر در این عصر

علی را یار پیدا و نهان است

به هر میدان عزیرم شد سرافراز

که این دنیا سرای امتحان است

بنازم عزم و رزم آن وطن دوست

که قاسم فخر ما ایرانیان است

شهادت همچنان شهدی گوارا

به کام این دلیر قهرمان است

زمستان است و دل در شام غیبت

بهار عاشقان بعداز خزان است

سرش وقتی که جان در راه حق داد

به روی دامن جانان جان است

در این روز مصیبت ای عزیزان

یقین صاحب عزا صاحب زمان است

بنابر این به حضرت تسلیت گو

که از این داغ و ماتم نوحه خوان است

بگیریم انتقام از قاتلانش

که در این جبهه دشمن ناتوان است

از این آتش که امریکا برافروخت

درک در انتظار کافران است

سپاه امریکا در ملک اسلام

پس از این بی سر و چشم و زبان است

-حسین مفیدی‌فر

نسیم

  • ۱۳:۴۹

وقتی که نسیم موج می اندازد در پرچم تو دلم می‌لرزد

مانند قدیم با شادی تو، با هر غم تو دلم می‌لرزد

ای رویش سبز، ای صبح سپید ای لاله ی سرخ تو ایمانم

عشق کهنم، زیبا وطنم شور سخنم، تو را می خوانم

عالم می داند آری تار و پود این پرچم

از خون رگ عشاق است

می بوسد این بیرق را

هرکس هرجای دنیا

نام خدا را مشتاق است

دل می بازم سر می بازم پای این پرچم

فرداها را من می سازم پای این پرچم

مظلوم سرفراز همواره بر اوج قله هایی

دائم در اهتزاز زیبایی و زیبایی و زیبایی

-محمد مهدی سیار

ویران‌سرا

  • ۱۴:۳۰

اگر ایران به جز ویران‌سرا نیست؛

من این ویران‌سرا را دوست دارم.

اگر تاریخ ِ ما افسانه‌ رنگ است؛

من این افسانه‌ها را دوست دارم.

نوای ِ نای ِ ما گر جان‌گداز است؛

من این نای و نوا را دوست دارم.

اگر آب و هوایش دل‌نشین نیست؛

من این آب و هوا را دوست دارم.

به شوق ِ خار ِ صحراهای ِ خشکش،

من این فرسوده‌پا را دوست دارم.

من این دل‌کش زمین را خواهم از جان

من این روشن‌سما را دوست دارم.

اگر بر من ز ایرانی رود زور،

من این زورآزما را دوست دارم.

اگر آلوده ‌دامانید، اگر پاک!

من ای مردم، شما را دوست دارم.

-پژمان بختیاری

ای نامور شهریار

  • ۱۵:۱۲

شنیدم که دارای فرخ تبار

ز لشکر جدا ماند روز شکار

دوان آمدش گله‌بانی به پیش

به دل گفت دارای فرخنده کیش

مگر دشمن است این که آمد به جنگ

ز دورش بدوزم به تیر خدنگ

کمان کیانی به زه راست کرد

به یک دم وجودش عدم خواست کرد

بگفت ای خداوند ایران و تور

که چشم بد از روزگار تو دور

من آنم که اسبان شه پرورم

به خدمت بدین مرغزار اندرم

ملک را دل رفته آمد به جای

بخندید و گفت: ای نکوهیده رای

تو را یاوری کرد فرخ سروش

وگر نه زه آورده بودم به گوش

نگهبان مرعی بخندید و گفت:

نصیحت ز منعم نباید نهفت

نه تدبیر محمود و رای نکوست

که دشمن نداند شهنشه ز دوست

چنان است در مهتری شرط زیست

که هر کهتری را بدانی که کیست

مرا بارها در حضر دیده‌ای

ز خیل و چراگاه پرسیده‌ای

کنونت به مهر آمدم پیشباز

نمی‌دانیم از بداندیش باز

توانم من، ای نامور شهریار

که اسبی برون آرم از صد هزار

مرا گله‌بانی به عقل است و رای

تو هم گلهٔ خویش باری، بپای

در آن تخت و ملک از خلل غم بود

که تدبیر شاه از شبان کم بود

-سعدی

سه رنگ

  • ۲۲:۵۱

سایه بانی دارم

که سه رنگ است و به آن می بالم

«سبز» چون فصل قناری و دل هر عاشق

«سرخ»چون غیرت مردان نجیب

و «سفیدی» که تبارش نور است

از پلیدی دور است

کمترین قیمت نامش جان است

پرچم ایران است.

-عباس زرگوش

چو ایران مباشد تن من مباد

  • ۱۸:۳۱

ندانی که ایران نشست من است؟

جهان سر به سر، زیر دستِ من است؟

 

هنر نزد ایرانیان است و بس

ندادند شیر ژیان را به کس

 

همه یکدلانند، یزدان شناس

به نیکی ندارند از بد، هراس

 

چنین گفت موبد که مرد بنام

به از زنده دشمن بر او شاد کام

 

اگر کُشت خواهد تو را روزگار

چه نیکو تر از مرگ در کار زار

 

همه روی یک‌سر بجنگ آوریم

جهان بر بد اندیش تنگ آوریم

 

چو ایران نباشد، تن من مباد

بدین بوم و بر، زنده یک تن مباد

 

اگر سر به سر، تن به کشتن دهیم

از آن به که کشور، به دشمن دهیم

 

دریغ است ایران که ویران شود

کنام پلنگان و شیران شود

-فردوسی

پرسش مهر ریاست محترم جمهوری:
ایران قوی چه ویژگی‌هایی دارد؟
نقش دانش‌آموزان در شکل‌گیری ایران قوی چیست؟
Designed By Mobina Powered by Bayan